چگونه به موفقیت برسیم ؟
روش هایی برای دستیابی به موفقیت
موفقیت یک حس درونی است که تا فرد باور نداشته باشد کسی نمی تواند بگوید که او فرد موفقی است.یکی از ویژگی های موفقیت هدفمندی است ,با یافتن راههای درست می توان به موفقیت دست پیدا کرد. به گفته آبراهام لینکلن:”بیشتر مردم همان اندازه خوشبخت هستند که خود می خواهند.”
مثلث طلایی برای رسیدن به موفقیت
بعضی از صاحب نظران معتقدند موفقیت مثلثی طلایی است؛ مثلثی که سه ضلع آن عبارتند از:
1 – نظم و آرامش
2 – برنامه ریزی
3 – زمانبندی
در حقیقت هر انسانی ناخدای کشتی زندگی خودش است و وقتی موفق خواهد بود که خوب فکر کند ، خوب حرکت کند ، خوب با تغییرات سازگار شود و خوب برنامه ریزی کند.
ما امروزه اغلب عجله زیادی داریم و سعی می کنیم مسائل را حل کنیم ؛ اما در واقع بر شدت آنها میافزاییم. از آن جا که همه چیز را مسئله مهمی میدانیم، از یک موضوع به سراغ موضوعی دیگر میرویم و بعد از مدتی به تدریج باور میکنیم که همه چیز مسئله بزرگی است. به این مهم توجه نمیکنیم که طرز برخورد ما با مسائل روی چگونگی حل آنها تأثیر میگذارد. ما باید یاد بگیریم که با مسائل راحتتر برخورد کنیم. اگر این نکته را بیاموزیم، مسائلی که حل نشدنی به نظر میرسند
به شکل ساده تری برطرف خواهند شد . خوشبختانه به گونهای دیگر نیز میتوان با زندگی روبرو شد ، روشی ملایمتر که زندگی را سادهتر و اشخاص را سازگارتر می سازد. لازمه این زندگی راحتتر و ملایمتر این است که عادتهای کهنه را با باورهای جدید عوض کنیم.
ارکان ضروری موفقیت
1- آرزو
آرزو و خواستن ، مقدمه باور است و باید از عمق جان باشد. انسانی که آرزوهای معقول دارد، به مرحله آفرینش دست خواهد یافت. منظور از آرزو ، احساس روشن و شفاف است نه خواستن از سر اعتیاد و حرص . در خصوص اهداف ، از خود بپرسید: «آیا حقیقتاً از صمیم قلب میخواهم این هدف محقق شود؟» آرزوها موتور حرکتند. هر چه آرزوها معقولتر باشند، درجه تحققشان بالاتر میرود.
2- باور
ایمان انتظاری مطمئن است؛ هر چه بیشتر به هدف برگزیده خود و امکان حصول آن اعتقاد داشته باشید؛ یقین بیشتری احساس خواهید کرد. همواره از خود بپرسید: آیا باور قلبی دارم که این هدف میتواند وجود داشته باشد؟ آیا باورم این است که تحقق آن برای من ممکن است؟ وقتی باورمندی به موفقیت بالا باشد ، انسان از مواهب زیر برخوردار میگردد:
الف) نوع نگاهش به زندگی مثبت میشود.
ب) حرکت، فعالیت و تلاش خود را با برنامه ریزی توأم میکند.
ج) در تکرار شکستهای جزئی حل نمیشود.
د) همواره برای توفیقات بیشتر فعالیت می کند.
چنانچه آدمی آرزوهای خود را مرده تلقی کند ، به مرحله باور مثبت نمیرسد و همواره در باور منفی غوطه ور می شود . برخی از اشخاص فریاد میزنند “من در انتظار بدترین حوادث هستم” یا فریاد میزنند و باور دارند که “باز هم بدترینها در راه است ”
بدیهی است انسان همانطور زندگی می کند که باور دارد. قبول شکست مداوم ، آدمی را بی خاصیت میکند و انسان در تخریب خود تسلیم میشود. این افراد عملاً منتظر بدترین و غیر منتظرهترین حوادث هستند . بنابراین، باید در ابتدا طرز فکر خود را دگرگون کنند. وقتی فرد عادت کند دائما به پیشواز باختها، شکستها، فقدانها، کینهها، دشمنیها و اتفاقات ناگوار برود ، دیگر به سمت موفقیتها و کامیابی ها و خوشبختی ها و برکات حرکت نمی کند . پس کاری کنید تا موفقیت را به مرحله باور برسانید و چیزی بپندارید که شما منتظرش هستید؛ زیرا ایمان فعال، شعور نیمه هوشیار را تخریب میکند.
باورهای مثبت عامل هدایتگر انسان به سمت موفقیت است و انسان مشتاق موفقیت ؛ موفقیت ساز میشود. چنین انسانی، دارای نظم، برنامه ریزی و فرصتشناسی میشود.
باورهای منفی نیز به اندازه باورهای مثبت قدرت دارند؛ اما تأثیر منفی می گذارند. نباید فراموش کنیم که باور داشتن به چیزی سبب میشود آن چیز تجلی پیدا کند.
3 – پذیرش
انسان باید مشتاق پذیرفتن و داشتن چیزی باشد که در پی آن است. گاه بیآن که هدفی را بخواهیم، دنبال میکنیم؛ تنها به این دلیل که از فرایند دنبال کردن یک امر یا رویداد لذت میبریم. همواره باید از خود بپرسیم : “آیا به راستی میخواهم این را به طور کامل داشته باشم؟”.
تجسم موفقیت
تجسم موفقیت تنها یک فن یا تلقین نیست؛ تجسم موفقیت و ایمان به آن، سبب می شود میان خود و خدا جدایی یا فاصله ای احساس نکنیم. ما تجلی خدا هستیم و همه هستی در وجود ما است، ما در باطن خود صاحب همه چیز هستیم. تجلی از طریق تجسم موفقیت یعنی فرایند دریافت و ادراک این حقیقت و مرئی ساختن قدرت الهی وجودمان در عرصه های زندگی است.
جالب این که همه ما در ژرفای دل خود از غایت برتر خویش باخبریم. همه ما میدانیم در وجود ما قدرتهایی نهفته است که اگر به کار افتد، جهان ما دگرگون می شود. بسیاری از ما سالها است با موتورهای خاموش و بدون برنامه و خطی زندگی کرده ایم، در حالی که 90 درصد ما میدانیم قدرتهای زیادی در درون ما به ودیعه گذاشته شده است. این داستان شاید برای بسیاری از ما به شیوه های گوناگون روی داده است. یکی از دوستان تعریف میکرد:
روزی یک کش محکم پول را به دست گرفته بودم تا با انگشتان دو نیم کنم. ابتدا آن را دور دو انگشت سبابه پیچاندم و با دو دست کشیدم؛ اما پاره نشد. سپس با چهار انگشت هر دو دست آن را کشیدم؛ ولی پاره نشد. سپس محکم با تمام انگشتان و کف دست آن را از دو طرف کشیدم؛ اما پاره نشد. چون احساس میکردم کسی مرا نمیبیند، پاهای خود را دراز کردم، یک طرف کش را به انگشت پا قلاب کردم و با دو دست آن را کشیدم؛ ولی پاره نشد. متحیر، مأیوس و ورشکسته حلقه کش را بیرون آوردم. برادرم که مرا زیر نظر داشت، فاتحانه به میدان آمد و گفت:فلانی تو همیشه ناتوانی، اصلاً بی عرضه ای، این کش را به یک کودک 6 ساله بده تا با دو انگشت قطع کند و… . در یک لحظه غیرتی شدم، نیرویی عجیب در درونم فوران کرد و حلقه کش را با دو انگشت سبابه و با کمترین فشار پاره کردم.
راز این موفقیت آشکار است. انسان برای موفقیت در هر کاری به مثلث باور، ایمان و تلاش نیاز دارد. این جمله معروف ارشمیدس، ریاضی دان بزرگ یونان، را هرگز نباید فراموش کنیم:”اهرمی از ایمان و باور به من دهید، تا من بدون محاسبات ریاضی زمین را جابجا کنم.”
تردیدهای گذشته، ترسهای قدیمی، تلقینهای اطرافیان، ترمزهای فکری، توقفها و سکونهای کهنه که اطراف ما را احاطه کردهاند، درهای موفقیت را به روی ما بستهاند. قفلهای مذکور را نمیتوان شکست. این قفلها باید باز شوند.
کلیدهای موفقیت
برنامه ریزی : برنامهریزی برای موفقیت برج مراقبت پیشروی به سمت اهداف است.
خودباوری : اساس ایمان خودباوری است. انسان خودباور به توان خویش ایمان دارد و ایمان انتظاری مطمئن است.
حرکت : خروج از سکون و عدم توقف ضامن موفقیت است؛ اما حرکتی که حساب شده و طبق برنامه باشد.
جرأت : عدم هراس و این پا و آن پا کردن و حتی پذیرش شکستها اساس موفقیت است.
خودتشویقی : خود تشویقی به معنای خود شیفتگی نیست. انسان گاه نیاز دارد فهرست موفقیتهای خود را تنظیم کند و حتی به بعضی تقدیر نامه ها چشم بیندازد تا باور کند دوباره میتواند موفقیتی جدید به وجود آورد.
انسان برای موفقیت باید بلند نظر باشد و از بلند پروازی معقول نترسد . باید به جای غرق شدن در نهرهای کوچک به سمت دریاهای موفقیت حرکت کند؛ از جویبار حقیری که به چالهای میریزد، هیچ کس مروارید صید نخواهد کرد. شاهین موفقیت در افقها و بلندیها است و مروارید توفیق در اقیانوسها. باید بلند نظر و بلند پرواز و غواص بحرهای بیکران بود و باور داشت که دستان خداوند همواره به سمت انسانهای جویای موفقیت گشوده است؛
به قول شاعر :
ما از خدا گم شدهایم او به جست و جو است.
دیدگاهتان را بنویسید