چرا هرچقدر تلاش میکنم، پیشرفت نمی کنم؟
چرا پیشرفت نمی کنم:خداوند در وجود هر انسانی، میل به پیشرفت و تغییر و تحول را بصورت پیش فرض قرار داده است. انسانها همواره بدنبال پیشرفت و حرکت از نقطه نامطلوب فعلی به نقطه مطلوب می باشند.
برخی افراد به دنبال کسب بهبود و پیشرفت های مالی هستند. برخی به دنبال بهبود وضعیت جسمانی و سلامت، برخی دیگر رشد و پیشرفت تحصیلی و عده ای هم به دنبال رشد و بهبود زندگی و ارتباطات خود با خانواده و اطرافیان هستند، ولی بسیاری از مردم، از کند بودن پیشرفت خود گله مند هستند و مدام استرس این را دارند که هر چه تلاش می کنند به رشد و پیشرفت دلخواهشان نمی رسند، در واقع بین تلاش و موفقیت هایشان تعادلی وجود ندارد و همواره تلاش هایشان بیشتر از دستاوردهایشان است.
به همین دلیل پس از مدتی دچار روزمرگی شده و شرایط حاضر برایشان عادی شده و حتی گاهی دچار توقف و انسداد خواسته هایشان می گردند و تلاش هایشان را به جایی نمی برد.
اما براستی :
- دلیل این کندی یا توقف در بهبود و پیشرفت چیست؟
- چه موانعی بر سر راه تلاش های موفقیت آمیز افراد قرار می گیرد؟
- با این موانع چه کنیم و چگونه آنها را پشت سر بگذاریم؟
- آیا می توان رشد و پیشرفت را تسریع کرد؟ تا چه اندازه ؟
چرا پیشرفت نمی کنم: در این مقاله قصد داریم به چهار سوال بالا بپردازیم و با پیدا کردن پاسخ آنها، به رشد و موفقیت خود کمک کرده و تلاش هایمان را جهت دار نماییم.
1 – وجود باورهای غلط، تلاش های نافرجام در پی دارد
باورها، عقایدی هستند که بصورت کاملا تکراری و به مرور زمان در ساختار ذهن انسان لانه می کنند و کنترل زندگی را در دست می گیرند. این باورها اگر مثبت و یاری گر باشند به موفقیت بیشتر ما کمک می کنند ولی متاسفانه بیشتر باورهای افراد، منفی و غلط است.
این باورها از دوران کودکی در وجود ما نهادینه گردیده و به مرور زمان و به دنبال اتفاقات و حوادث پیرامونی یا شکست هایی که در زندگی داشته ایم تقویت می یابد.
بسیاری از افراد نقشه راهی برای موفقیت و بهبود زندگی خود تهیه می کنند ولی به دلیل باورهای غلطی که دارند، رسیدن به آن را سخت و تا حدی غیرقابل دسترس می کنند. برای همین هم از نظر ذهنی موانعی برای رسیدن به نقشه راه موفقیت خود ایجاد می کنند. موانعی مانند:
« من تلاش خود را می کنم ولی مطمئن هستم به موفقیت نمی رسم»
« من که تخصص ندارم، پس تلاش هایم در این مسیر موفقیت در پی ندارد»
« من شانس ندارم و تلاش هایم بیهوده است»
و جملات بسیار زیاد دیگری که همگی سدی در راه موفقیت افراد است. این افراد برای رسیدن به اهداف و مقصود خود باید قبل از تهیه برنامه موفقیت و تلاش کردن، به اصلاح ساختارهای ذهنی و باورهای خود بپردازند.
2 – عزت نفس پایین شمارا از رسیدن به موفقیت دور می کند
وجودعزت نفس تمامی ابعاد زندگی ما را تحت تاثیر قرارداده و حاصل آن احساس رضایت، شادی و آرامش است. ولی فراتر از این احساسات، عزت نفس باعث می شود در قبال موانع و چالش ها، طریقی عقلانی و اندیشمندانه در پیش بگیریم.
اساسا عزت نفس باعث ایجاد اعتماد به توانایی کنار آمدن با چالش ها و حل منطقی و درست آنها می شود.
همانگونه که در نمودار زیر مشخص است، عزت نفس بالا باعث پایداری بیشتر و نهایتا” منجر به موفقیت بیشتر می شود که خود می تواند مجددا” به افزایش عزت نفس کمک کند.
ولی متاسفانه بسیاری از افراد فاقد عزت نفس، در راه رسیدن به اهداف و مقاصد خود، نمی توانند رویارویی مناسبی با موانع سر راه داشته باشند. لذا در زمان محدودی سرخورده شده و موفقیتی هم بدست نمی آورند.
3 – انتخاب نامناسب اهداف و اشتباه در هدف گذاری
چرا پیشرفت نمی کنم: یکی از اصول هدف گذاری برای رسیدن به موفقیت، استفاده از روش SMART می باشد. یعنی هدف خوب باید مشخص، قابل اندازه گیری، دست یافتنی، مناسب و دارای زمان بندی مشخص باشد.
ولی بسیاری از افراد در هنگام هدف گذاری، این اصول را رعایت نمی کنند. اگر اهداف و برنامه های شما مطابق با توانمندیها و امکانات شما نباشد، پای در راهی اشتباه گذاشته اید که نتیجه آن عدم دسترسی به موفقیت است.
برخی از هدف گذاری ها از عدم شناخت خود و علاقه مندی ها صورت می گیرد. از جمله اینکه دیگران برای ما دیکته می کنند که مثلا”: رشته مهندسی بهترین رشته تحصیلی است و به ما توصیه می کنند و ما هم تبعیت. حال آنکه علاقه و استعداد ما در رشته هنر می باشد. طبیعی است که تلاش و قدم گذاشتن در چنین اهدافی از ابتدا اشتباه بوده است.
یا برخی مواقع برخی افراد، موفقیت های دیگران را می بینند و بر اساس آن برنامه یا هدف گذاری می کنند، در حالی که موفقیت های دیگران مناسب آنها نیست و آنها را سرخورده و نهایتا” تلاش هایشان با توقف و شکست روبرو می شود.
4 – ناهماهنگی اقدامات با اهداف
فرض کنید تصمیم می گیرید برای یک مسافرت از تهران به اصفهان بروید ولی به جای آن به سمت شهر سمنان در حرکت باشید. ناگفته پیداست که شما به اصفهان نمی رسید. اگر اقدامات و تلاش های شما با اهداف تعیین شده تناسب نداشته باشد، در طی مسیر خود متوقف خواهید شد. زیرا اهداف شما دور از دسترس قرار می گیرد.
هر گونه اقدام و تلاش، باید در راستای همان اهداف باشد. نمی توانید بذر جو بکارید ولی انتظار برداشت گندم داشته باشید یا بذری را بکارید ولی آبیاری منظم و درستی نداشته باشید.
باید برای هر مرحله از مسیر موفقیت خود برنامه ای عملی و مناسب تهیه کنید تا در زمانهای لازم و مورد نظر، اقدام مربوطه را انجام دهید تا پله پله به موفقیت خود نزدیکتر شوید.
5 – عجله کردن و نداشتن صبر و حوصله در رسیدن به اهداف
چرا پیشرفت نمی کنم: صبر و استقامت، از صفات بسیار مهم و نیکوئی می باشد که از هر کس در باره آن سوال کنید، شما را به داشتن آن توصیه می کند. در واقع همه افراد می دانند که صبر و حوصله بسیار خوب است ولی متاسفانه تعداد اندکی در عمل، صبر و حوصله دارند.
شما برای داشتن میوه رسیده و شیرین یک درخت باید مدت زمان مشخصی را صبر کنید تا گیاه شکوفه بدهد. سپس تبدیل به دانه میوه بشود. از آن دانه در مقابل باد و باران و سرما و گرما و آفات گیاهی محافظت کنید تا رشد کند و به میوه تبدیل گردد، و همه اینها نیاز به صبر و شکیبایی دارد.
رسیدن به اهداف و امیال زندگی نیز با عجله کردن سنخیتی ندارد. همانگونه که قبلا نیز گفته شد، یکی از اصول برنامه ریزی و هدف گذاری، تنظیم زمان رسیدن به اهداف است. یک بررسی اجمالی و کوتاه از زندگی افراد موفق جهان، مشخص می کند که هیچکدام یک شبه به موفقیت نرسیده اند.
عجله کردن در رسیدن به نتایج، شما را از مسیر منحرف می کند، سرخورده می شوید و گرفتن نتیجه در رسیدن به موفقیت را مسدود یا محدود می کند.
در پایان، با توجه به موارد گفته شده، باید پاسخ 4 سوال مطرح شده در ابتدای مقاله را دریافت کرده باشید. موضوع مهم اینکه شاید موانع زیاد دیگری بر سر راه رسیدن به موفقیت وجود داشته باشد ولی 5 دلیل و علت ذکر شده در این مقاله، شاید از مهمترین دلایل عقب ماندن از مسیر موفقیت باشد.
در هر حال اگر به همین 5 مرحله، توجه و دقت بیشتری گردد، قطعا میتوان گفت مسیر موفقیت، دلپذیرتر، قابل قبول تر و اقدامات ما هوشمندانه تر می گردد و دیگر جائی برای گله و شکایت باقی نمی ماند.
دیدگاهتان را بنویسید