ادراک
پیل اندر خانه ای تاریک بود
عرضه را آورده بودندش هنود
از برای دیدنش مردم بسی
اندر آن ظلمت همی شد هر کسی
دیدنش با چشم چون ممکن نبود
اندر آن تاریکیش کف می بسود
آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد
گفت همچون ناودانست این نهاد
داستان از این قراره که فیلی رو توی یک فضای کاملاتاریکی قرار میدن و از مردمی که تا حالا فیل ندیده بودند میخوان هرچیزی را که تصور کردند توصیف کنند . یکی دستش رو به پاهای فیل زد و گفت اینها ستون هستند . یه نفر دیگه دستش رو به خرطوم زد و گفت ناودان هست . نفر بعدی گوشهای فیل را گفت بادبزن و یه نفر دیگه هم پشت فیل را گفت تختخواب . خود مولوی توی شعر میگه «در کف هر کس اگر شمعی بدی….. اختلاف از گفتشان بیرون شدی » . این داستان برمیگرده به ادراک ما از محیط پیرامون و همین ادراک اگر غلط و ناقص باشه تمام رابطه های مارو خراب و ویران میکنه .
داستان دیگه ای هست که یک مردی با سه فرزندش وارد اتوبوس میشه ، بچه ها شیطون بودند و توی اتوبوس سروصدای زیادی میکردن و از این صندلی به اون صندلی میرفتند ، طوری که باعث آزار واذیت بقیه مسافرا بودند . یکی از مسافرین که خیلی عصبانی بود به پدر بچه ها پرخاش کرد که چرا جلوی اونهارو نمیگیره ؟ پدر به مسافر گفت : مادر این بچه ها همین الان توی بیمارستان بر اثر بیماری فوت کرد ولی بچه ها خبر ندارن و فکر میکنن مادرشون خوب شده و به زودی میاد خونه برای همین هم خیلی خوشحالن و سروصدا میکنند و الان هم من نمیدونم چکار باید بکنم . مسافرین که این رو شنیدن ، ناگهان نظرشون تغییر کرد و به جای عصبانیت ، با بچه ها شروع به بازی و دلجویی کردن .
اینکه این داستانها واقعی هست یا غیرواقعی ، اصلا مهم نیست . مهم پیام این قصه هاست . در بسیاری از ارتباطات ما دچار ادراک غلط هستیم . و این باعث میشه زود قصاوت کنیم و رابطمون رو خراب کنیم . در فضای کسب و کار شاید یک مشتری بر اساس یک خاطره بد یا کمبود اطلاعات از یک کالا ، اقدام به خرید نکنه . یا در فضای زندگی خانوادگی ممکنه ، مرد به خاطر یک اتفاق بیرونی ، ناراحت باشه ولی خانم بدون داشتن اطلاعات کافی به مرد پرخاش کنه یا به عکس یک مرد بدون اطلاعات کافی با همسرش پرخاشگری کنه .
دنیای همه ، یک دنیای کاملا شخصی هست ، اطلاعات و آگاهیها هم شخصی هستند . ما هیچوقت بطور 100% از ادراکات افراد دیگه حتی نزدیکترین افراد به خودمون با خبر نیستیم . هر کسی برای خودش دنیای مطلوبی داره و ما آگاهیمون نسبت به دنیای مطلوب دیگران ناقص هست . برای همین هم اگر خواستیم ارتباط بهتری ایجاد کنیم و بتونیم افراد را متقاعد کنیم ، باید دنیای مطلوب اونهارو بشناسیم . اما چطور سطح ادراکمون روربالا ببریم ؟ نحوه ادراک ما از سه منبع ناشی میشه : اول از همه اطلاعات ، ما براساس میزان اطلاعاتی که از افراد دیگه داریم ، قضاوت و تصمیم گیری میکنیم . پس باید اطلاعات خودمون رو در باره مخاطب افزایش بدیم و قبل از اون هیچ قضاوتی نکنیم . دقیقا مثل داستان فیل مولوی یا بچه های داخل اتوبوس . وقتی مسافرین از اصل قضیه مطلع شدند ، سطح ادراکشون بالاتر رفت و برخوردشون عوض شد . دومین منبع ادراک ما : ارزشهای ما و ارزشهای دیگران هست . هرچه فاصله این ارزشها بیشتر باشه ، ادراک ما ناقص تر هست و روی رابطمون اثر منفی داره . پس باید ارزشهای افراد دیگه رو بشناسیم و به اونها احترام بزاریم.
سومین منبع ادراک ، خواسته ها هستند . هرکسی با خواسته های خودش در حال زندگی است . خواسته های افراد از زندگی و ارتباطات یکی نیست . تمایلات افراد متفاوته و قابل احترام . پس در یک رابطه باید خواسته های افراد دیگه رو بپذیریم و اجازه دیم اونها هم توی رابطه با ما به خواسته هاشون برسن . مهمترین راهکاری که میتونه ادراک ما رو افزایش بده «گوش دادن یا شنیدن فعال » هست . این گوش دادن باعث میشه ما از خواسته ها و ارزشهای افراد مطلع بشیم و اطلاعات خودمون رو هم زیادتر کنیم . پس تلاش کنید ، نسبت به رفتارهای دیگران زود قضاوت نکنید ، ناراحت یا عصبانی نشید و حتی به مقدار اندکی ، به اونها حق بدین . چون ممکنه اطلاعات شما ناقص باشه .
دیدگاهتان را بنویسید